اساسا توجه به یک شعار صرف کاری پوچ است. هر شعاری نیاز به تفسیر دارد. و بهترین مفسر هر شعار به شرط صداقت، صاحب آن شعار است.
می توان سخنرانی 1 فروردین هر سال را به عنوان بهترین تفسیر برای اسم گذاری آن سال نامید.
اما عجیب آنکه آقا کمترین حجم ممکن از بیاناتش را به تفسیر نام سال اختصاص داد. و این مورد کم نظیر بود. حتی گمان میکنم به مسئله نوروز بیشتر از همدلی با دولت پرداختند. تا جایی که اگر کسی بخواهد شیطنت کند(مانند شبکه های ماهوره ای) میتواند ادعا کند سخنرانی رهبر ناقض آن شعار بود. چرا که در همان سخنرانی ایشان نوک تیز انتقاداتش را به سمت دولت نشانه رفت(البته به شیوه خاص خود). این مسئله با باز خوانی بیانات بزرگوار کاملا هویدا خواهد بود.
هر عاقلی این سوال را از خود خواهد چرا آقا اینگونه رفتار کردند؟
تا به حال به این فکر کرده اید که چقدر ما منظمیم. من که فکر کرده ام. واقعاً ما منظم ترین مردم جهانیم. اصلاً نظم واس ماس. البته از نظر ما تعریف نظم کمی فرق می کند. می گویند در هر بی نظمی، نظمی نهفته است. مثلاً اگر اتاقی شلخته را جمع و جور کنید و سپس صاحبش وارد شود، بنده خدا گیج می شود. این مثالِ ماست. اروپایی های بدبخت هم که این چیز ها را نمی فهمند. آن ها چه می دانند که ما چقدر منظمیم. اصلاً ما از نظم هم گذشته ایم و به سطوح بالاتری رسیده ایم.
وقتی از چهرههای انقلاب و مشخصاً جبههٔ فرهنگی انقلاب سخن میگوییم، مهمترین مسئله نسبتی است که ما با این چهرهها برقرار خواهیم کرد. چه اینکه جبههٔ معارض انقلاب، بر اساس استفاده از ظرفیتهای مختلف چهرههای خود، چهرهسازی و… هویت و سازمان جبههٔ خود را شکل داده است.
(به قصد دیگری نوشته شده بود...اما سرانجام سر از عدالتخواهی درآورد!)
بسم الله الرحمن الرحیم
نمی دانم تا حالا به تصاویر روی اسکناسها توجه داشته اید یا نه. چه تصاویری باید روی اسکناس نقش شود؟ یا به بیان بهتر، این تصاویر قرار است چه نقشی را ایفا کنند؟ یک پاسخ احتمالی که به ذهن می رسد این است که حکومت ها خودشان را در طرح سکه ها و اسکناس هایشان معرفی می کنند. و یا به اصطلاح نشانی از اقتدار خود را برای سایرین ، اعم از مردم ِ خود و دیگر کشورها و همچنین تاریخ و نسل های آینده، برجای می گذارند. چنان که امروز سکه ها را زبان گویایی از دوره های مختلف تاریخ می دانیم. معمولا سکه یا اسکناس، با تصویر حاکم و یا موسس یک کشور یا یک سلسله، ضرب می شود. و یا مثلا "امتیاز"ی کهپادشاهی به پسرش داد و بنحوی ضمانت ِ ولیعهدی ِ او تلقی می شد، ضرب کردن ِ تصویر(یا نام)ِ او روی سکه ها بود.
اما اسکناس های "جمهوری اسلامی ایران" می بایست حاکمیت چه کسی یا چه چیزی را اعلام کنند؟ باید از چه دوره ای از تاریخ ایران، روایت کند؟ موسس حکومت فعلی ایران به واقع کیست؟ و این حکومت قائم به چه کسی و چه چیزی ست؟! در پاسخ به این پرسش ها، ابتدائا با دو مفهوم مواجهیم : "انقلاب" و "اسلامی" . حکومت فعلی ایران، محصول ِ "انقلاب اسلامی" است. و "انقلاب" خبر از یک "دگرگونی" با "مشارکت قاطبه ی مردم"، درچهارچوب "ارزش هایی خاص" و تحت هدایت یک "رهبر" می دهد. به نظر می رسد حاکم حقیقیِ ایران، در این دوره از تاریخِ خود، باید همان ارزش ها، همان رهبر و همان مردم باشند. اما چه طور اینهمه را می توان در چند تصویر منعکس کرد؟!
به ماسبت میلاد خانم حضرت زهرا سلام الله علیها در 72 دانشگاه سراسر جهان به دانشجویان خانم گل تقدیم شد.
معمولا وقتی که ملت های دارای پیشینه بلند، دچار انحطاط می شوند، عده ای در میانشان ظهور میکنند که برای فرار از آن اوضاع اسفناک به گذشته پر شکوه مراجعه می کنند و با یاد و خاطره آن خوش می شوند. برخی از این عده نیز برای تقویت عزت و روحیه ملی به بازخوانی نقاط فراز گذشته خود می پردازند.( که البته درجای خود کاری درست است) اما متأسفانه عده ای از این دست دچار غلو می شوند و گذشته را فراتر از آن چه که بوده ترسیم می کنند.
در پردیس دانشگاه رازی که راه می روی اشیائی عجیب و غریب می بینی که ساختمان نیمه تمام نام دارد. البته نام بهتری نیز می توان بر آن ها گذاشت؛ «پول یا مفت دور ریخته شده». واقعاً بودجه ای که برای دانشگاه بیاید و سودی از آن به دانشجو نرسد چه تفاوتی با پولی دارد که بلا استفاده مانده است.
برخی انقلاب اسلامی را تنها برای آخرت و برخی آن را تنها برای دنیا می خواهند. برخی هم می خواهند که با انقلاب هم آخرت را بسازند و هم دنیا را. اصلش هم همین سومی است.
پس از 12 سال هنوز مذاکرات ایران و 5+1 جزو مهم ترین اخبار ایران، بلکه جهان به شمار می رود. اگر چه در این مدت طرفین مذاکره تغییراتی جدی داشته اند، اما ماهیت مطالبات طرف غربی هنوز تفاوتی با مطالبات 12 سال پیش ندارد.