پس از 12 سال هنوز مذاکرات ایران و 5+1 جزو مهم ترین اخبار ایران، بلکه جهان به شمار می رود. اگر چه در این مدت طرفین مذاکره تغییراتی جدی داشته اند، اما ماهیت مطالبات طرف غربی هنوز تفاوتی با مطالبات 12 سال پیش ندارد.

از این رو بود که با روی کار آمدن تیم جدید مذاکره کننده ی ایرانی، نگرانی هایی در داخل بروز کرد. چرا که این گروه هدف خود را اعتماد سازی اعلام کرده بود.و این در حالی بود که تجربه مردم ایران بی نتیجه بودن هر گونه تلاش برای اعتماد سازی در مقابل خواست های نامحدود غربی ها را نشان می داد.

از سویی با توجه به تفاهم نامه ی ضعیفی که در سال گذشته در بسته و بنا شد که ادامه مذاکرات بر اساس آن صورت گیرد، و نیز با توجه به نزدیک شدن به سوم آذر 93 یعنی پایان مهلت مذاکرات، نگرانی ها رو به افزایش نهاده بود. نا گفته نماند که در این مدت برخی از جریانات(همان هایی که نامه جام زهر نوشتند) بر "هر توافقی (توافق بد) بهتر از عدم توافق" و برخی دیگر نیز بر لزوم پایان یافتن مذاکرات بی حاصل تاکید می کردند. برخی از گروه ها نیز تنها به خطوط قرمز اشاره می کردند، اما درباره ی توافق یا عدم آن اعلام موضعی نمی کردند.

سر انجام آنچه که در سوم آذر رقم خورد نیز نه توافق بود نه پایان مذاکرات گ. بلکه تمدید مذاکرات بود.

تمدیدی که رهبر معظم انقلاب در باره آن چنین می فرماید:"بنده با تمدید مذاکرات مخالف نیستم. به همان دلایلی که با اصل مذاکره مخالف نبودم." همچنین ایشان درباره ی مذاکرات می فرمایند: ""

با تحلیل بیانات این بزرگوار و وضعیت مذاکرات چند نکته را در مورد محاسن تمدید مذاکره نسبت به بستن یک توافق بد متوجه می شویم:

1- مقام معظم رهبری در دو سال گذشته بارها، صراحتا و تلویحا علت عدم مخالفتشان را با مذاکرات، آگاهی بخشی نسبت به مردم از طریق لمس خباثت های آمریکا و هم پیمانانش بیان فرمودند.

البته باید توجه داشت، آنچه که اهمیت دارد این است که این آگاهی تبدیل یه مطالبه شود.

بنابر این علی رغم شکل گیری آگاهی نسبی در مردم ایران ایران در یک و نیم سال گذشته، تمدید مذاکرات فرصت جدیدی را برای افزایش آگاهی مردم و مطالبات آنان فراهم می آورد.

لکن تحقق این مهم تلاش مضاعف نیرو های انقلابی جامعه است.

2- با طولانی شدن زمان مذاکرات سطح انتظارات از نتیجه مذاکرات بالا می رود. لذا بسته شدن قرار دادی ضعیف دیگر مورد پذیرش مردم ایران نخواهد بود.

3- با تمدید مذاکرات فرصت کافی برای پیاده سازی بخشی از طرح های اقتصاد مقاومتی و کم اثر سازی تحریم ها فراهم می گردد. در این صورت مذاکره کنندگان ایرانی می توانند با خود باوری بیشتری در مذاکرات شرکت کنند و در آن دست بالا را داشته باشند.

4- با نتیجه ندادن مذاکرات و طولانی شدن آن نگاه هایی که به سمت خارج است به داخل معطوف می شود و برخی از آن هایی که مشکلات اقتصادی را کاملا با مسایل روابط خارجی گره میزنند ناگزیر باید راه حل را در درون جامعه ایران جستجو کنند.


از سوی دیگر تمدید مذاکرات برای طرف ایرانی دارای مضراتی نیز هست.برای نمونه:

1- تمدید مذاکرات برای طرف غربی نیز فرصتی را به وجود می آورد تا به کارشکنی و دشمنی های خود ادامه دهد. برای مثال کاهش قیمت نفت به علت افزایش فروش عربستان برای کاهش درآمد ایران و فشار بر ایران را در این حیطه می توان تحلیل کرد.

2- با تمدید مذاکراتی که مبنای آن تفاهم نامه ژنو است، تعلیق برخی از تأسیسات هسته ای که قبلا صورت گرفته بود، ادامه می یابد و مشخصا این تعلیق ها در برنامه هسته ای ایران خلل ایجاد می کند.

3- عدم تولید سوخت 20% در حالی ذخایر پیشین آن نیز اکسید شده اند، برخی از نیاز های کشور را با مشکل مواجه می کند.


در نهایت باید عنوان داشت که آگاهی مردم از فناوری هسته ای مهم تر است.