سپاس خدای را عز و جل که یارانه را بر ملت کبیره ایران، نعمتی بس گران قرار داد، که با دریافت آن نه از فرط گرسنگی بمیرند و نه از دام تورم برهند.

نه چندان بخور کز دهانت برآید / نه چندان که از ضعف جانت درآید

در این ایام که دولت راستگوی تدبیر و امید و اعتدال و ... پای در طریقت فقیر زدایی نهاده و به رسم تکریم خلق، با احترام تمام، به عجز و لابه از خانوار ها طلب انصراف از یارانه دارد، اداره الاصوات و تصاویر (همان صدا و سیمای خودمان) که همواره کوششش همراهی با مسئولین و هم قدمی با مردم است، به جهت امداد دولت فخیمه، بار دیگر به میان مردم در آمد و از خود به در شد و گزارشهایی منتشر نمود، که وصف تام آن بر این قلم بس ثقیل است. فقط همین ها را عرض نمایم، که با مشاهده ی این گزارشات چشمم به وقایع عالم بینا گشت و تازه دو قرانی ام افتاد که چه بسیار یارانه نگیر در مملکت داشتیم و ما بی اطلاع. همان هایی را که از بادی امر برای یارانه ثبت نام نکرده بودند را عرض می کنم. و اندک اندک داشتم بدین باور می رسیدم که از ملت ایران جملگی هیچ خانواری یارانه مأخوذ نمیدارد، الا خانواده ما. اما چند روزی از آغاز ثبت نام مجدد یارانه سپری نگشته بود که ناگاه جهان فریبا برگ دیگری رو کرده و موجبات تغییر رنگ اداره الاصوات و تصاویر را فراهم نمود. بدین ترتیب که این اداره از همراهی مسئول به هم گامی با مردم تغییر رویه بداد. و رفته رفته شمار یارانه بگیران در گزارشات اداره کذا بقدری افزون گشت که قریب آمد، چند یارانه بگیر از درون جعبه جادوی منزل ما بیرون افتند. واین دگرگونی ها با چنان شدتی واقع گشت که محتمل پنداشتم که الاصوات و التصاویر در گزارشات پسین خود چنین اعلام بدارد که: " ملت در صحنه و بصیر ایران با ثبت نامی هفتاد میلیونی حماسه دیگری را در دفتر افتخاراتش به ثبت رسانید و مشت محکمی را بر دهان دولت تدبیر و امید زد." علی کل حال خاطر ما آسوده گشت که بلی ما تنها نیستیم و بیش از هفتاد هزار هزار یارانه بگیر در این کشور می زیند. و فی الحال به یاد آوردم که همین چند ماه پیش بود که رییس الدوله شیخ حسن روحانی از یارانه انصراف فرمودند.

البته از جریان انصراف ها نباید گذشت که چه تعداد از مسئولین این دولت و نمایندگان و اقتصاد دانان و اساتید دانشگاه ها و ... نیز از دریافت یارانه منصرف گشتند و به رسم اخلاص طی عریضه هایی متعدد در رسانه ها، عمل خدا پسندانه خویش را اعلام عمومی نمودند. و چنین افتاد که خاطر ما منور گشت، که جملگی اینان تاکنون یارانه گرفته اند. جالب آنکه بسیاریشان همانانی بودند که در دولت محمود خان به نظام یارانه ای ناسزا روا می داشتند و از بن آن را مخرب الاقتصاد می خواندند.

واما بعد زین ها که بگذریم، ملتفت نگشتیم که این هفتاد هزار هزاری که برای اخذ یارانه ثبت نام کرده اند، فقیرند یا به دولت اعتمادشان نیست که این پول ها را کجا صرف کند. البته ملت شریف و بصیر باید بدین دولت اعتماد نماید. چرا که جفا در حق رعیت از دولتی نیاید که از خزانه تهی فغان سر می دهد و از ملتش طلب انصراف از یارانه را دارد. یقینا چنین دولتی به عهد خود پایبند ماند و اموال ملت را نه خرج میلیون ها پیامک تبریک عید نوروز می کند و نه صرف خرید اقلام فاسد برای سبد کالا و نه خرج امور بیهوده و غیر ضروری در برخی وزارتخانه ها و نه ...

و حتم داریم سیره مسئولینی چون رییس الدوله و وزرای ایشان چنان نباشد که عیالشان ضیافت میلیاردی برپا دارند و به هر تن از چند صد میهمان خویش 5 سکه زرین تقدیم بدارند و ...(خواننده گرامی، با عرض پوزش مابقی جشن برگزار شده قابل وصف نیست).

واین ظن زین دولت بدور است.

(حکایت: گویند فردی با خدای خویش راز و نیاز می کرد و بایشان چنین می گفت: بارالها بسیار دوست دارم که با تو چنین گویم که "خدایا شکرت برای این زندگانی که به ما ارزانی داشتی" لکن با خود می اندیشم که مبادا فکر کنی لغز انداخته ام.)

خدایا شکرت برای دولت راستگویی که به ما ارزانی داشتی.